1 . فراوانی
[اسم]

plethora

/ˈpleθərə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 فراوانی کثرت

معادل ها در دیکشنری فارسی: وفور
مترادف و متضاد excess overabundance
  • 1.The report contained a plethora of detail.
    1. گزارش حاوی کثرت جزئیات بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان