خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قطبی کردن
2 . دوقطبی شدن
[فعل]
to polarize
/ˈpəʊləraɪz/
فعل گذرا
[گذشته: polarized]
[گذشته: polarized]
[گذشته کامل: polarized]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
قطبی کردن
دوقطبی ساختن، به دو قطب تقسیم کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قطبیدن
1.The issue has polarized public opinion.
1. (این) موضوع افکار عمومی را دوقطبی کردهاست.
to polarize a magnet
دوقطبی کردن یک آهنربا
2
دوقطبی شدن
1.Public opinion has polarized on this issue.
1. افکار عمومی بر سر این موضوع دوقطبی شدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
polarization
polar bear
polar
poland
poky
polarized
polaroid
pole
pole position
pole star
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان