خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باربر (هتل و ...)
[اسم]
porter
/ˈpɔrtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باربر (هتل و ...)
حمال
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باربر
بارکش
حمال
مترادف و متضاد
bearer
carrier
1.He was only a porter.
1. او فقط یک باربر بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
portent
portal
portable
port wine stain
port of call
porterage
porterhouse steak
portfolio
porthole
portico
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان