خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرمانروا
[اسم]
potentate
/ˈpoʊtnteɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرمانروا
پادشاه، سلطان
مترادف و متضاد
ruler
1.sultans and local princes and potentates
1. سلاطین و شاهزاده های محلی و فرمانروایان
تصاویر
کلمات نزدیک
potent
potency
poteen
potboiler
potato skins
potential
potential energy
potentially
pothole
potholer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان