خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عملگرایی (فلسفه)
[اسم]
pragmatism
/ˈprægməˌtɪzəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عملگرایی (فلسفه)
مصلحتگرایی (سیاست)، واقعگرایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پراگماتیسم
عملگرایی
تصاویر
کلمات نزدیک
pragmatics
pragmatic
practitioner
practiced
practice makes perfect
prague
prairie
prairie dog
praise
praiseworthy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان