1 . میگو
[اسم]

prawn

/prɔn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 میگو گوشت میگو

معادل ها در دیکشنری فارسی: میگو
مترادف و متضاد shrimp
  • 1.We had prawns for lunch.
    1. (برای) ناهار، میگو خوردیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان