خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشفروش کردن
[فعل]
to presell
/pɹɪsˈɛl/
فعل گذرا
[گذشته: presold]
[گذشته: presold]
[گذشته کامل: presold]
صرف فعل
1
پیشفروش کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیشفروش کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
prescriptive
prescription glasses
prescription
prescribe
prescient
presence
presence of mind
present
present participle
present perfect
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان