خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشیش
[اسم]
priest
/priːst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کشیش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کاهن
کشیش
مترادف و متضاد
clergyman
clergywoman
minister
1.a Roman Catholic priest
1. کشیش کاتولیک رومی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
pride
pricy
prickly pear
prickleback
prickle
primal
primary
primary school
primary tooth
primate
کلمات نزدیک
pride
prickly pear
prickly heat
prickly
prickle
priestess
priesthood
priestly
prig
priggish
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان