خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به طور رایگان
[قید]
pro bono
/ˌproʊ ˈboʊnoʊ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به طور رایگان
مجانی
1.Ellis represented us pro bono.
1. "الیس" به طور رایگان وکیل ما شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
pro
prizewinning
prizewinner
prizefight
prize-giving
pro rata
pro shop
proactive
probability
probability distribution
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان