Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پیشکنشگر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
proactive
/proʊˈæktɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more proactive]
[حالت عالی: most proactive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیشکنشگر
کنشی، فعال، پویا
1.a proactive approach
1. رویکردی کنشی
تصاویر
کلمات نزدیک
pro shop
pro rata
pro bono
pro
prizewinning
probability
probability distribution
probable
probable outcome
probably
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان