[صفت]

probable

/ˈprɑb.ə.bəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more probable] [حالت عالی: most probable]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 احتمالی محتمل

معادل ها در دیکشنری فارسی: احتمالی ممکن مقدور محتمل
مترادف و متضاد improbable
  • 1.A June meeting is quite probable.
    1. جلسه‌ای در ماه ژوئن بسیار محتمل است.
  • 2.The probable cause of death was heart failure.
    2. دلیل احتمالی مرگ، سکته قلبی بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان