خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شرححال
2 . تبلیغات مردمی
3 . تصویر نیمرخ
[اسم]
profile
/ˈproʊ.fɑɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شرححال
پروفایل
مترادف و متضاد
account
description
1.He's updated his Facebook profile.
1. او شرححال فیسبوک خود را به روز کرده است.
2
تبلیغات مردمی
پذیرش مردمی
مترادف و متضاد
notice
promotion
1.The firm has a high profile due to the recent media coverage.
1. شرکت به خاطر پوشش رسانهای اخیر تبلیغات مردمی خوبی دارد.
3
تصویر نیمرخ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نیمرخ
مترادف و متضاد
outline
side view
1.The drawing of Olivia’s profile came out very well.
1. نقاشی از چهره نیمرخ "الیویا" خیلی خوب از آب درآمد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
proficiently
proficient
proffer
professor
professionally
profitably
profound
profoundly
profuse
profusely
کلمات نزدیک
proficient
proficiency
proffer
professorship
professorial
profit
profit margin
profit-making
profit-sharing
profitability
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان