خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کنار زدن (اتومبیل)
[فعل]
to pull in
/pʊl ɪn/
فعل ناگذر
[گذشته: pulled in]
[گذشته: pulled in]
[گذشته کامل: pulled in]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کنار زدن (اتومبیل)
به ایستگاه نزدیک شدن و توقف کردن (قطار)، وارد ایستگاه شدن
مترادف و متضاد
pull into
1.The police car signaled to us to pull in.
1. پلیس به ما علامت داد تا کنار بزنیم.
2.They pulled in at the side of the road.
2. آنها در کنار جاده توقف کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
pull down
pull away
pull a fast one
pull
pulitzer prize
pull off
pull one's leg
pull one's weight
pull out
pull over
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان