Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . گربه
[اسم]
puss
/pˈʊs/
قابل شمارش
1
گربه
پیشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گربه
تصاویر
کلمات نزدیک
pusillanimous
pushy
pushover
pusher
pushchair
pussy cat
pussyfoot around
pussycat
pussyfoot
put
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان