1 . مقدار
[اسم]

quantity

/ˈkwɑntəti/
قابل شمارش
[جمع: quantities]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مقدار کمیت

معادل ها در دیکشنری فارسی: اندازه چندی حسب مقدار کمیت
مترادف و متضاد amount number sum total
  • 1.A large quantity of meat is always stored in our freezer.
    1. مقدار زیادی گوشت همیشه در فریزر ما وجود دارد.
  • 2.I never neglect to carry a small quantity of money with me.
    2. من هیچوقت پشت گوش نمی‌اندازم که مقدار کمی پول همراهم داشته باشم.
  • 3.Who believes that quantity is better than quality?
    3. چه کسی معتقد است کمیت بهتر از کیفیت است؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان