خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مقدار
[اسم]
quantity
/ˈkwɑntəti/
قابل شمارش
[جمع: quantities]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مقدار
کمیت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اندازه
چندی
حسب
مقدار
کمیت
مترادف و متضاد
amount
number
sum
total
1.A large quantity of meat is always stored in our freezer.
1. مقدار زیادی گوشت همیشه در فریزر ما وجود دارد.
2.I never neglect to carry a small quantity of money with me.
2. من هیچوقت پشت گوش نمیاندازم که مقدار کمی پول همراهم داشته باشم.
3.Who believes that quantity is better than quality?
3. چه کسی معتقد است کمیت بهتر از کیفیت است؟
تصاویر
کلمات نزدیک
quantitatively
quantitative
quantify
quantifier
quantification
quantity surveyor
quantum
quantum leap
quantum physics
quarantine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان