خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خلاصه تجربیات
[اسم]
résumé
/ˈrez.əˌmeɪ/
قابل شمارش
1
خلاصه تجربیات
رزومه، کارنامک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رزومه
مترادف و متضاد
curriculum vitae
1.If you wish to apply, please send your résumé.
1. اگر می خواهی درخواست [کار] بدهی، لطفا خلاصه تجربیات [رزومه] خود را ارسال کن.
تصاویر
کلمات نزدیک
rye
ryan
rwanda
rv
rutted
s
s.a.e.
sabbath
sabbatical
saber
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان