خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ویران کردن
[فعل]
to raze
/reɪz/
فعل گذرا
[گذشته: razed]
[گذشته: razed]
[گذشته کامل: razed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ویران کردن
نابود کردن
مترادف و متضاد
demolish
destroy
level
1.The village was razed to the ground.
1. روستا نابود و با خاک یکسان شد.
2.The woodland was razed by fire.
2. جنگل توسط آتش نابود شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
rayon
raymond
ray
rawness
raw materials
razor
razor blade
razor shell
razor-sharp
razorbill
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان