Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . انعکاسی (دستور زبان)
[صفت]
reflexive
/rɪˈfleksɪv/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انعکاسی (دستور زبان)
1.In ‘He hurt himself’, ‘hurt’ is a reflexive verb and ‘himself’ is a reflexive pronoun.
1. در جمله «او خودش را زخمی کرد»، «زخمی کرد» یک فعل انعکاسی و «خودش» یک ضمیر انعکاسی است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
reflexion
reflexed
reflex response
reflex hammer
reflex epilepsy
reflexive pronoun
reflexive verb
reflexively
reflexiveness
reflexivity
کلمات نزدیک
reflex camera
reflex angle
reflex action
reflex
reflector
reflexive verb
reflexologist
reflexology
refloat
reform
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان