خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیروی کمکی
[اسم]
reinforcements
/ɹˌiːɪnfˈoːɹsmənts/
غیرقابل شمارش
1
نیروی کمکی
نیروی پشتیبانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نیروی کمکی
تصاویر
کلمات نزدیک
reinforcement
reinforced concrete
reinforce
reindeer
reincarnation
reinforcing
reinstate
reinstatement
reintroduce
reinvent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان