خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازگرداندن حیوان به زیستگاه اولش
[فعل]
to reintroduce
/ˌriːɪntrəˈduːs/
فعل گذرا
[گذشته: reintroduced]
[گذشته: reintroduced]
[گذشته کامل: reintroduced]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بازگرداندن حیوان به زیستگاه اولش
1.Wolves were reintroduced into Yellowstone Park in 1995.
1. گرگها در سال 1995 به زیستگاه اولشان در پارک یلواستون بازگردانده شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
reinstatement
reinstate
reinforcing
reinforcements
reinforcement
reinvent
reinvigorate
reissue
reiterate
reiteration
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان