[فعل]

to reinvigorate

/ɹˌiːɪnvˈɪɡɚɹˌeɪt/
فعل گذرا
[گذشته: reinvigorated] [گذشته: reinvigorated] [گذشته کامل: reinvigorated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 احیا کردن جان تازه بخشیدن، تجدید نیرو کردن، نیروی تازه دادن

معادل ها در دیکشنری فارسی: احیا کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان