خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اجرا
2 . ترجمه
3 . ترسیم
4 . گچبری
5 . پرداز زدن
[اسم]
rendering
/ɹˈɛndɚɹɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اجرا
ارائه، نمایش
1.Her dramatic rendering of Lady Macbeth was fantastic.
1. اجرای نمایشی او از بانو "مکبث" فوقالعاده بود.
2.Her rendering of the song was delightful.
2. اجرای او از آهنگ لذتبخش بود.
2
ترجمه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ترجمه
1.He was asked to do a faithful rendering of the original text.
1. از او خواسته شد که ترجمهای وفادارانه به متن اصلی انجام دهد.
2.This phrase may well have been a rendering of a popular Arabic expression.
2. ممکن است این عبارت ترجمهای از یک اصطلاح معروف عربی باشد.
3
ترسیم
نگارش
1.That was a "trompe l'oeil" rendering of Mount Rushmore.
1. آن یک ترسیم فریب چشمی از کوه "راشمُر" بود.
4
گچبری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گچبری
1.Before painting, fill any cracks in the rendering.
1. قبل از رنگکردن هر ترکی را که در گچبری وجود دارد، پر کنید.
2.The walls are ready for rendering.
2. دیوارها آماده گچبری هستند.
5
پرداز زدن
ارائهٔ ماشینی تصاویر، رندرینگ
توضیح درباره واژه پرداز زدن
پرداز زدن فرایند تولید ماشینی تصاویر بر پایهٔ مدلهای محاسباتی، و سپس، ارائهٔ رایانهای آنها بر روی صفحهٔ نمایش را شامل میگردد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
render
renal calculus
renal
remuneration
remover
renewable
renounce
renovate
renowned
rent
کلمات نزدیک
render
rend
renascent
rename
renal
rendezvous
rendition
rene
renee
renegade
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان