خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لازم
[صفت]
requisite
/ˈrɛkwəzət/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more requisite]
[حالت عالی: most requisite]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لازم
مورد نیاز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لازمالاجرا
لازم
مترادف و متضاد
requirement
1.He learned the requisite skills for the job.
1. او مهارت های لازم برای شغل را یاد گرفت.
2.Here is the list of requisite courses for the master's degree in biology.
2. این لیست دروس لازم برای کارشناسی ارشد زیست شناسی است.
3.The requisite number of countries have now ratified the convention.
3. تعداد لازمی از کشورها اکنون توافقنامه را به تصویب رسانده اند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
required
require
request
repulsive
repulsion
requite
rescue
research
research lab
research laboratory
کلمات نزدیک
requirements
requirement
required
require
requiem mass
requisition
requite
reread
reroute
rerun
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان