خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درخواست (رسمی)
[اسم]
requisition
/ˌrɛkwəˈzɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
درخواست (رسمی)
تقاضا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
درخواست
مترادف و متضاد
demand
request
1.to place a requisition
1. درخواست کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
requisite
requirements
requirement
required
require
requite
reread
reroute
rerun
resale
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان