Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ناخوش احوال
[صفت]
ropy
/ˈroʊpi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: ropier]
[حالت عالی: ropiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناخوش احوال
مریض
1.I felt a bit ropy earlier this week, but I’m better now.
1. من اوایل این هفته کمی ناخوش احوال بودم اما الان بهترم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
roping
ropiness
rophy
ropey
ropeway
roquefort
roquefort dressing
roquette
roridula
roridulaceae
کلمات نزدیک
rope ladder
rope
rooted
root vegetable
root up
rory
rosa
rosary
rose
rose water
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان