1 . قایقرانی
[اسم]

rowing

/ˈroʊɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قایقرانی

معادل ها در دیکشنری فارسی: پاروزنی قایق‌رانی
  • 1.to go rowing
    1. قایقرانی کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان