خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ابتدایی
[صفت]
rudimentary
/ˌrudəˈmɛntəri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more rudimentary]
[حالت عالی: most rudimentary]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ابتدایی
اولیه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ابتدایی
اولیه
مترادف و متضاد
elementary
1.Her knowledge is still only rudimentary.
1. دانش او همچنان تنها (در سطح) ابتدایی است.
2.Some unusual fish have rudimentary legs.
2. بعضی ماهیهای غیرمعمول پاهای ابتدایی دارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
rudeness
rudely
rude
ruddy shelduck
ruddy complexion
rudiments
rue
rueful
ruefully
ruff
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان