خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زعفران
[اسم]
saffron
/ˈsæfrən/
غیرقابل شمارش
1
زعفران
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زعفران
زعفرانی
تصاویر
کلمات نزدیک
safflower
safety valve
safety shoes
safety regulations
safety razor
sag
saga
sagacity
sage
sagittarius
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان