خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نجات دادن (کشتی یا محموله آن)
2 . محموله بازیابیشده
3 . نجات
[فعل]
to salvage
/ˈsælvɪdʒ/
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
نجات دادن (کشتی یا محموله آن)
حفظ کردن، محافظت کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رهانیدن
[اسم]
salvage
/ˈsælvɪdʒ/
غیرقابل شمارش
2
محموله بازیابیشده
an exhibition of the salvage from the wrecked ship
نمایشگاهی از محموله بازیابیشده از کشتی غرقشده
3
نجات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نجات
مترادف و متضاد
rescue
the salvage of the wrecked tanker
نجات تانکر غرقشده
تصاویر
کلمات نزدیک
salvador
salute
salutation
salutary
salubrious
salvage yard
salvation
salve
salver
salvia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان