Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . رهایی
[اسم]
salvation
/sælˈveɪʃn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رهایی
رستگاری، نجات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رستگاری
صلاح
مترادف و متضاد
deliverance
redemption
1.salvation from sin
1. رستگاری از گناه
2.to pray for the salvation of the world
2. دعا برای نجات جهان
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
salvager
salvageable
salvage yard
salvage value
salvage
salve
salvelinus
salvelinus alpinus
salvelinus fontinalis
salver
کلمات نزدیک
salvage yard
salvage
salvador
salute
salutation
salve
salver
salvia
salvia divinorum
salvo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان