خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شنبه
[اسم]
Saturday
/ˈsætərdeɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شنبه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شنبه
on Saturday
(در) روز شنبه
1. Most of our swim meets are held on Saturdays.
1. بیشتر جلسات شنای ما شنبهها برگزار میشوند.
2. The restaurant is always closed on Saturday.
2. رستوران همیشه روزهای شنبه بسته است.
last/next Saturday
شنبه گذشته/آینده
1. Are you busy next Saturday?
1. آیا شنبه آینده سرت شلوغ است؟
2. She started work last Saturday.
2. او شنبه گذشته کارش را شروع کرد.
Saturday morning/afternoon/night
شنبه صبح/ظهر/شب
توضیحاتی در رابطه با واژه Saturday
Saturday یا شنبه ششمین روز در تقویم میلادی است. واژه Saturday اسم خاص محسوب میشود و همیشه با حرف بزرگ نوشته میشود. این روز در کشورهای آمریکایی و اروپایی جزء تعطیلات آخر هفته محسوب میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
saturation point
saturation makes heat worse.
saturation
saturated fat
saturated
saturn
saturnine
satyr
sauce
saucepan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان