خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سلانه سلانه رفتن
[فعل]
to saunter
/ˈsɔːntər/
فعل ناگذر
[گذشته: sauntered]
[گذشته: sauntered]
[گذشته کامل: sauntered]
صرف فعل
1
سلانه سلانه رفتن
ولگردی کردن
مترادف و متضاد
stroll
1.He sauntered by, looking as if he had all the time in the world.
1. او سلانه سلانه رفت، انگار که کل زمان دنیا را در دست داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
sauna
sauerkraut
saudi arabian
saudi arabia
saudi
saurian
sausage
sausage roll
sauté
savage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان