[صفت]

savage

/ˈsævɪdʒ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more savage] [حالت عالی: most savage]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 وحشی وحشیانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: درنده وحشی
مترادف و متضاد brutal
  • 1.He was the victim of a savage attack by a large dog.
    1. او قربانی یک حمله وحشیانه توسط یک سگ بزرگ بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان