خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مهرومومشده
2 . پلمبشده
[صفت]
sealed
/sˈiːld/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مهرومومشده
درزگیریشده
a sealed envelope
یک نامه مهرومومشده
2
پلمبشده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پلمبشده
دربسته
سربسته
a sealed container
یک محفظه پلمبشده
تصاویر
کلمات نزدیک
seal off
seal
seakale
seagull
seagoing
sealift
seam
seaman
seamanship
seamless
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان