خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پشت میز نشینی
[صفت]
sedentary
/ˈsednteri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sedentary]
[حالت عالی: most sedentary]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پشت میز نشینی
بی تحرک، نشسته
مترادف و متضاد
accustomed to sitting
inactive
1.a sedentary job
1. یک شغل پشت میز نشینی
2.The sedentary cat
2. آن گربه نشسته
تصاویر
کلمات نزدیک
sedative
sedation
sedately
sedate
sedan
seder
sediment
sedimentary
sedimentary rock
sedition
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان