[فعل]

to select

/səˈlekt/

فعل گذرا

[گذشته: selected] [گذشته: selected] [گذشته کامل: selected]

مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انتخاب کردن برگزیدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: انتخاب کردن برگزیدن دستچین کردن سوا کردن گزیدن

مترادف و متضاد choose

1.He was selected to play for Australia at the age of only 18.

1. او در سن 18 سالگی برای بازی کردن در (تیم) استرالیا برگزیده شده بود.
2.You can select from among the offerings shown on this screen.

2. می‌توانید از میان پیشنهاداتی که روی صفحه نمایش داده شده است، انتخاب کنید.