خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ازخودمطمئن
[صفت]
self-assured
/sɛlf-əˈʃʊrd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more self-assured]
[حالت عالی: most self-assured]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ازخودمطمئن
بااعتمادبهنفس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
متین
مترادف و متضاد
confident
1.He grew more self-assured as he got older.
1. او هرچه بزرگتر شد، ازخودمطمئنتر شد.
2.She looks very self-assured.
2. او خیلی بااعتمادبهنفس بهنظر میرسد.
تصاویر
کلمات نزدیک
self-assessment
self-assertive
self-assertion
self-analysis
self-admiration
self-aware
self-awareness
self-belief
self-build
self-catering
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان