خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خودزنی
[اسم]
self-harm
/ˌself ˈhɑːrm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خودزنی
خودآسیبی
مترادف و متضاد
self-injury
SH
1.Between 3 and 5 percent of persons who have had an episode of deliberate self-harm die by suicide within five to 10 years.
1. سه تا پنج درصد افرادی که یک مورد خودزنی عمدی داشتند بعد از پنج تا ده سال از طریق خودکشی می میرند.
تصاویر
کلمات نزدیک
self-government
self-governing
self-fulfillment
self-fertilization
self-explanatory
self-help
self-image
self-immolation
self-important
self-imposed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان