خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خودسوزی
[اسم]
self-immolation
/sˈɛlfɪməlˈeɪʃən/
غیرقابل شمارش
1
خودسوزی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خودسوزی
تصاویر
کلمات نزدیک
self-image
self-help
self-harm
self-government
self-governing
self-important
self-imposed
self-indulgence
self-indulgent
self-inflicted
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان