خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تنپرور
[صفت]
self-indulgent
/sɛlf-ɪnˈdʌlʤənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more self-indulgent]
[حالت عالی: most self-indulgent]
1
تنپرور
راحتطلب، لذتجو، تنآسا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تنآسا
تنپرور
خوشگذران
راحتطلب
آسایشطلب
تصاویر
کلمات نزدیک
self-indulgence
self-imposed
self-important
self-immolation
self-image
self-inflicted
self-interest
self-made
self-motivated
self-mutilation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان