Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . حسبرانگیز
2 . شهوانی
[صفت]
sensuous
/ˈsɛnʃəwəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sensuous]
[حالت عالی: most sensuous]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حسبرانگیز
حسی، [وابسته به حواس یا احساسات]
مترادف و متضاد
affective
sensory
a sensuous experience
تجربهای احساسی
sensuous paintings
نقاشیهای حسبرانگیز
2
شهوانی
هوسانگیز، [مبنی بر لذات جسمانی]
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شهوانی
1.Her sensuous lips mesmerized me.
1. لبهای شهوانی او مرا مسحور کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
sensualness
sensually
sensualize
sensuality
sensualist
sensuously
sensuousness
sent
sentence
sentence adverb
کلمات نزدیک
sensual
sensory
sensor
sensitize
sensitivity
sent
sentence
sentenced
sententious
sentient
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان