Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حس کننده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
sentient
/ˈsɛnti.ənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sentient]
[حالت عالی: most sentient]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حس کننده
هوشیار، [وابسته به احساس و آگاهی حسی]
مترادف و متضاد
aware
conscious
insentient
1.Charles Darwin regarded many animals as being sentient.
1. "چارلز داروین" بسیاری از حیوانات را حس کننده (دارای حس) در نظر گرفت.
2.sentient creatures
2. موجودات هوشیار
تصاویر
کلمات نزدیک
sententious
sentenced
sentence
sent
sensuous
sentiment
sentimental
sentimentality
sentimentally
sentinel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان