1 . تغییر (اساسی) دادن 2 . تکان دادن (روحی)
[فعل]

to shake up

/ʃeɪk ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: shook up] [گذشته: shook up] [گذشته کامل: shaken up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل

1 تغییر (اساسی) دادن

  • 1.Technological changes have shaken up many industries.
    1. تغییرات در زمینه فناوری، صنایع بسیاری را تغییر داده‌است.

2 تکان دادن (روحی) ناراحت و بهت‌زده کردن

  • 1.Seeing the car accident really shook her up.
    1. دیدن تصادف اتومبیل واقعاً او را ناراحت و بهت‌زده کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان