خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهشدت انتقاد کردن
[عبارت]
shit all over
/ʃˈɪt ˈɔːl ˈoʊvɚ/
1
بهشدت انتقاد کردن
به هیکل (کسی) ریدن
culturally sensitive
informal
مترادف و متضاد
harshly criticize
shit all over somebody/something
به چیزی/هیکل کسی ریدن/از چیزی بهشدت انتقاد کردن
1. I know you're stressed about the wedding, but can you please stop shitting all over me?
1. میدانم که برای عروسی استرس داری، اما میشود لطفاً به هیکل من نرینی؟
2. If she's just going to shit all over my ideas like that, then I don't see any reason to participate any longer.
2. اگر قرار است که او اینگونه از ایدههای من انتقاد کند، پس من دلیلی نمیبینم که بیشتر از این مشارکت کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
scare the shit out of
pile of shit
no shit
little shit
hot shit
shit or get off the pot
shit rag
shit hits the fan
shitass
shitbox
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان