خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرنگون کردن (هواپیما)
2 . با اسلحه کشتن
3 . رد کردن
[فعل]
to shoot down
/ʃˈuːt dˈaʊn/
فعل گذرا
[گذشته: shot down]
[گذشته: shot down]
[گذشته کامل: shot down]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
سرنگون کردن (هواپیما)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرنگون کردن
1.His plane was shot down over France in 1944.
1. هواپیمای او در سال 1944 بر فراز فرانسه سرنگون شد.
2
با اسلحه کشتن
تیراندازی کردن
1.The army were accused of shooting down unarmed demonstrators.
1. ارتش متهم به کشتن معترضان غیرمسلح شد.
3
رد کردن
نپذیرفتن
تصاویر
کلمات نزدیک
shoot
shoo
shona
shogun
shoestring
shoot from the hip
shoot the bull
shoot up
shoot-out
shoot-’em-up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان