خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مغازه
2 . خرید کردن
[اسم]
shop
/ʃɑp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مغازه
فروشگاه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دکان
مغازه
فروشگاه
مترادف و متضاد
outlet
salon
store
1.a coffee shop
1. کافی شاپ
2.a gift shop
2. کادو سرا [کادو فروشی]
3.flower shop
3. گل فروشی
[فعل]
to shop
/ʃɑp/
فعل گذرا
[گذشته: shopped]
[گذشته: shopped]
[گذشته کامل: shopped]
صرف فعل
2
خرید کردن
مترادف و متضاد
buy
go shopping
purchase
1.I like to shop at the Gap for clothes.
1. دوست دارم از فروشگاه "گپ" برای لباس خرید کنم.
2.She shops with her mom.
2. او با مادرش خرید میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
shooting star
shooting
shoot up
shoot the breeze
shoot down
shop assistant
shop at
shop clerk
shop window
shopaholic
کلمات نزدیک
shooting stick
shooting star
shooting season
shooting gallery
shooting
shop around
shop assistant
shop floor
shop for new clothes
shop online
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان