خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رسیدن
[فعل]
to show up
/ʃoʊ ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: showed up]
[گذشته: showed up]
[گذشته کامل: shown up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
رسیدن
حاضر شدن، سروکله (کسی) پیدا شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نمایان شدن
informal
مترادف و متضاد
arrive
1.It was getting late when she finally showed up.
1. وقتی بالاخره سروکلهاش پیدا شد، داشت دیر میشد.
2.What time did they show up?
2. آنها چه زمانی رسیدند؟
تصاویر
کلمات نزدیک
show tune
show round
show over
show out
show one's true colors
show-jumper
show-jumping
show-off
show-trial
showbiz
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان