Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . سیلو
2 . قرارگاه زیرزمینی (موشک)
[اسم]
silo
/ˈsaɪloʊ/
قابل شمارش
[جمع: silos]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سیلو
انبار غله، انبار علوفه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سیلو
2
قرارگاه زیرزمینی (موشک)
محفظه زیرزمینی
تصاویر
کلمات نزدیک
silly goose
silly
silliness
sill
silky
silt
silt up
silva
silver
silver anniversary
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان