خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آوازخوانی
[اسم]
singing
/ˈsɪŋ.ɪŋ/
غیرقابل شمارش
1
آوازخوانی
آواز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آوازخوانی
1.She's taking singing lessons.
1. او کلاس آواز میرود.
تصاویر
کلمات نزدیک
singh
singer
singe
singapore
sing the national anthem
single
single bed
single cream
single currency
single market
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان