خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پلید
[صفت]
sinister
/ˈsɪnɪstər/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sinister]
[حالت عالی: most sinister]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پلید
شوم، شیطانی، شرارتبار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بدجنس
نحس
منحوس
مشئوم
مترادف و متضاد
evil
menacing
ominous
good
innocent
1.The sinister plot to cheat the widow was uncovered by the police.
1. نقشه شوم خیانت به زن بیوه توسط پلیس برملا شد.
2.When the bank guard spied the sinister-looking customer, he drew his gun.
2. وقتی نگهبان بانک چهره پلید مشتری را دید، اسلحهاش را کشید.
تصاویر
کلمات نزدیک
sinhalese
singularly
singular
singly
singlet
sink
sink in
sink or swim
sink unit
sinking feeling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان